.........
بین راهروهای کتابفروشی بدنبال کتابم ... هلیا مرتبا در رفت و آمد! از ذوق مداد رنگی جدیدش سر از پا نمی شناسد . صدای خنده اش مبدل به جیغ . دهانش پر از خون . بند از دلم پاره . کاش بیشتر احتیاط کرده بودم کاش تمام حواسم به او بود کاش صدای خنده اش به گریه مبدل نمیشد . خودش یخ در کیسه گذاشته و در دهانش میگذارد . دلم پاره پاره می شود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی